چرا گریه کنم وقتی باران ابهت اشکهایم را پاک کرد و سرخی گونه هایم را به حساب روزگار ریخت.
چرا گریه کنم وقتی او بغض عروسکی دارد و همیشه این منم که باید قطره قطره بمیرم.
چرا گریه کنم وقتی بر بلندی این ساده زیستن زیر پا له شده ام.
چرا گریه کنم وقتی باد بوی گریه دارد و برگ بوی مرگ.
چرا گریه کنم وقتی عاشق شدن را بلد نیستم تا به حرمت اندک سهمم از تو اشک بریزم.
چرا گریه کنم وقتی تبسم نگاهت زیبا تر است………
نظرات شما عزیزان:
ايوب 

ساعت22:03---26 اسفند 1390
سلام
ممنون از وبلاگ زيباتون
هر انسان كتابيست در انتظار خواننده اش
اين شما هستيد كه موفقيت رو معنا مي كنيد
ممنونم اگه سر بزنيد
http://www.ashpazonline.com/kongfu33
www.aparat.com/kongfu35
ممنون از وبلاگ زيباتون
هر انسان كتابيست در انتظار خواننده اش
اين شما هستيد كه موفقيت رو معنا مي كنيد
ممنونم اگه سر بزنيد
http://www.ashpazonline.com/kongfu33
www.aparat.com/kongfu35
ارسال توسط Delfi nia
آخرین مطالب